Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4407 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
world bank
U
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
international development association
U
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
capital stock
U
سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
private company
U
شرکت خصوصی
proprietary company
U
شرکت خصوصی
private corporation
U
شرکت خصوصی
private enterprise
U
شرکت خصوصی
campaign clasp
U
نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
commodore international, ltd.
U
شرکت بین المللی کمودور
finance company
U
شرکت تامین مالی
company secretary
U
مسئول مالی و حقوقی شرکت
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
battle clasp
U
نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول
treasurer
U
مسئول امور مالی شرکت خزانه دار
treasurers
U
مسئول امور مالی شرکت خزانه دار
Our company has some pecuniary difficulties .
U
شرکت ما گرفتاریهای مالی پیدا کرده است
big blue
U
ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
government enterprise
U
موسسات تولیدی دولتی
introduce
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduces
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
letterhead
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
league of nations
U
تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
R & D
U
سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
corporate model
U
نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
limited company
U
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company
U
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
private institutions
U
موسسات خصوصی
private enterprises
U
موسسات خصوصی
reserve requirement
U
مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
inward looking development policies
U
درکشورهای در حال توسعه تاکید دارد
parent company
U
شرکت مادر شرکت مرکزی
point four
U
چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
trusted
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusts
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trust
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
outsource
U
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
underdeveloped
U
توسعه نیافته
private automatic branch exchange
U
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
underdeveloped countries
U
کشورهای توسعه نیافته
underdeveloped area
U
منطقه توسعه نیافته
underdeveloped nations
U
ملل توسعه نیافته
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
Borland
U
شرکت نرم افزاری که زبانهای برنامه نویسی زیادی را توسعه داده است و نیز سیتمهای پایگاه داده ها و برنامههای صفحه گسترده
communications stallite corporation
U
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
house
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
independent computer
U
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
unicef (= united nations international
U
یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
business group
U
شرکت سهامی
[شرکت]
body corporate
U
شرکت شرکت سهامی
world bank
U
بانک جهانی
food and agricultural organization
U
از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
bank for international settlements
U
بانک پرداختهای بین المللی
extends
U
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extending
U
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extend
U
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
Bank for International Settlements
[BIS]
U
بانک تسویه پرداخت بین المللی
development bank
U
بانک توسعه
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
international
U
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
internationals
U
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
association for computing machinery
U
بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
universal time
U
وقت جهانی وقت بین المللی
bounties
U
تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
design phase
U
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
marshall plan
U
طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
socialist international
U
بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
concerns
U
شرکت
concern
U
شرکت
partnership
U
شرکت
firmest
U
شرکت
associations
U
شرکت
cahoot
U
شرکت
corporations
U
شرکت
enterprises
U
شرکت
association
U
شرکت
companies
U
شرکت
business
U
شرکت
businesses
U
شرکت
company
U
شرکت
firms
U
شرکت
consociation
U
شرکت
enterprise
U
شرکت
firmer
U
شرکت
incorporation
U
شرکت
EIS
U
ول شرکت
housed
U
شرکت
fellowsh
U
شرکت
firm
U
شرکت
houses
U
شرکت
corporation
U
شرکت
partnerships
U
شرکت
hand
U
شرکت
contribution
U
شرکت
contributions
U
شرکت
house
U
شرکت
handing
U
شرکت
participation
U
شرکت
founder
U
موسس شرکت
businesses
U
شرکت تجاری
take a hand at
U
شرکت کردن در
foundered
U
موسس شرکت
foundering
U
موسس شرکت
founders
U
موسس شرکت
shipping agent
U
شرکت حمل
shipping company
U
شرکت کشتیرانی
business
U
شرکت تجاری
tandy corporation
U
شرکت Tandy
branch of a company
U
شعبه شرکت
stock company
U
شرکت سهامی
subsidiary company
U
شرکت فرعی
assists
U
شرکت جستن
entrepreneur
U
موسس شرکت
sit out
U
شرکت نداشتن در
liquidation
U
تصفیه شرکت
play ball with someone
<idiom>
U
شرکت منصفانه
share
[in]
U
شرکت
[سهم]
[در]
associative
U
شرکت پذیر
subsidiary
U
شرکت تابعه
subsidiaries
U
شرکت تابعه
a stand-alone company
U
یک شرکت مستقل
assisting
U
شرکت جستن
assisted
U
شرکت جستن
associated company
U
شرکت وابسته
sit in on
<idiom>
U
شرکت درجلسه
artieles of association
U
شرکت ناور
articles of assosiation
U
اساسنامه شرکت
society
U
شرکت کمیته
societies
U
شرکت کمیته
assist
U
شرکت جستن
C.O
U
مخفف شرکت
article of association
U
اساسنامه شرکت
partnership
U
شرکت تضامنی
to play at
U
شرکت کردن در
to take part
[in]
U
شرکت داشتن
[در]
entry
U
شرکت کننده
voluntary partnership
U
شرکت اختیاری
to sit out
U
شرکت نداشتن در
trading company
U
شرکت تجارتی
airline
U
شرکت هواپیمایی
associativity
U
شرکت پذیری
winding up
U
انحلال شرکت
corporation
U
شرکت سهامی
corporations
U
شرکت سهامی
partnerships
U
شرکت تضامنی
unity
U
وحدت شرکت
unlimited liability company
U
شرکت تضامنی
equities
U
حق صاحبان شرکت
equity
U
حق صاحبان شرکت
article of a company
U
اساسنامه شرکت
employer's liability insurance company
U
شرکت بیمه
acting company
U
شرکت عامل
mutual company
U
شرکت تعاونی
cooperative society
U
شرکت تعاونی
contribute
U
شرکت کردن
ncr corporation
U
شرکت NCR
microsoft corporation
U
شرکت مایکروسافت
memorandum of association
U
اساسنامه شرکت
memorandom of association
U
اساسنامه شرکت
stand-ins
U
شرکت کردن
stand-in
U
شرکت کردن
pall bearer
U
شرکت میکند
contributes
U
شرکت کردن
joint-stock companies
U
شرکت سهامی
managers
U
یس بخش در شرکت
manager
U
یس بخش در شرکت
house flag
U
پرچم شرکت
parent company
U
شرکت اصلی
parent company
U
شرکت مادر
parcenary
U
شرکت مشاع
joint-stock company
U
شرکت سهامی
contributing
U
شرکت کردن
parcenary
U
شرکت در ارث
cooperative company
U
شرکت تعاونی
stand in
U
شرکت کردن
corporate appraisal
U
ارزیابی شرکت
accession
U
شرکت در مالکیت
electric company
U
شرکت برق
economic unit
U
خانوار شرکت
joint stock company
U
شرکت سهامی
joint stock
U
شرکت سهامی
corporately
U
بصورت شرکت
corporativism
U
شرکت گرایی
inveluntary partnership
U
شرکت قهری
invalidation of company
U
بطلان شرکت
doctor to the company
U
پزشک شرکت
datapro
U
یک شرکت تحقیقاتی
dissolution of a company
U
انحلال شرکت
Recent search history
Forum search
1
incentive
1
Evolution
1
They decided to buy the company outright.
1
whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1
afghan diversity development and social services australia
1
Both the Afghan government and the international society agree that Afghanistan confronts major challenges before mining becomes the country’s economic lifeline and help create creation of a more self
1
ترجمه کردن این جمله برام مشکله از لحاظ دستوری جور نمیشه
1
مدیرامورمالی شرکت
4
express, overexpression
4
express, overexpression
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com